بی بی سی فارسی
خبر سازان
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا
آخرین مطالب
نويسندگان
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:قتل,زنی,تنها,بهمدستیامادرش, :: 7:38 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

قتل زنی تنها، با همدستی مادر

قتل زنی تنها
حکم اعدام پسر جنایتکار که با همدستی مادرش نقشه قتل زن تنها را طراحی و اجرا کرده بود در دیوان عالی کشور تائید شد.



به گزارش خبرنگار مهر، مردی روز پنجم اسفند سال 89  سراسیمه و مضطرب به کلانتری 14 پاکدشت رفت و به افسر نگهبان خبر داد همسر 50ساله‌اش به نام رقیه کشته شده است.

شوهر رقیه به ماموران گفت: من مسافرت بودم و وقتی به خانه برگشتم هرچه رقیه را صدا کردم جواب نداد. خانه به‌هم ریخته بود و به نظر می‌رسید اتفاقی افتاده است. در حالی‌که نگران شده بودم دنبال زنم گشتم و جسد او را در اتاقی پیدا کردم و بلافاصله به کلانتری رفتم.قاتل همه طلاها و پول‌های موجود در خانه را سرقت کرده و هرچه مواد غذایی در یخچال داشتیم را با خود برده و تلفن همراه رقیه را هم دزدیده است.

ردیابی‌های تلفنی سبب شد جوان 30ساله‌ای به نام حمزه که از گوشی استفاده می‌کرد روز 17 خرداد سال 90دستگیر شود.

حمزه که به شدت به ماده مخدر شیشه اعتیاد داشت در همان بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد وگفت : اجاره خانه‌مان چند ماه عقب افتاده بود و صاحبخانه مرتب به ما فشار می‌آورد. چند روز قبل از قتل، صاحبخانه دوباره به مادرم اعتراض کرد. آن شب غذا نداشتیم و گرسنگی بدجوری به ما فشار می‌آورد. مادرم  به من گفت زنی را می‌شناسد که در خانه‌اش پول و طلا نگه می‌دارد و می‌توانیم از آنجا دزدی کنیم. من این پیشنهاد را جدی نگرفتم اما چند روز بعد وقتی دوباره صاحبخانه همان حرف‌های همیشگی‌اش را تکرار کرد و باز هم گرسنگی به ما فشار آورد با پیشنهاد مادرم موافقت کردم و بعد از برداشتن یک تکه طناب همراه او به خانه رقیه رفتم.

این جوان در ادامه اعترافاتش گفت: رقیه مادرم را می‌شناخت برای همین فکر کرد به میهمانی رفته‌ایم و ما را به خانه‌اش راه داد. وقتی رقیه گفت سه‌راهی برق یخچالش خراب شده است مادرم به دروغ به او جواب داد من تعمیرکار وسایل برقی هستم و می‌توانم آن را درست کنم رقیه هم مرا به اتاقی که یخچال در آنجا بود، برد. ناگهان از پشت طناب را دور گردن این زن انداختم و کشیدم.  او را خفه کردم بعد چون خیلی گرسنه بودیم با مادرم سراغ یخچال رفتیم و حسابی غذا خوردیم بعد هم مادرم خانه را زیر و رو و وسایل قیمتی را پیدا کرد.بعد از سرقت طلاها را فروختیم و کرایه عقب‌افتاده خانه‌مان را دادیم. با بقیه پول هم خانه دیگری را اجاره کردیم و از آن محل رفتیم.

ماموران بعد از شنیدن این اعترافات مادر حمزه را نیز که زنی 45ساله به نام لیلاست بازداشت کردند و او گفته‌های فرزندش را تایید کرد.

در ادامه پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که قضات دادگاه با توجه به دفاعیات متهمان و درخواست اولیای دم حمزه را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص و به اتهام سرقت به سه سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کردند.
لیلا نیز به اتهام معاونت در قتل به 5 سال زندان و به اتهام سرقت به سه سال زندان و 74 ضربه شلاق محکوم شد.

با اعتراض متهمان پرونده به شعبه 17 دیوان عالی کشور رفت و قضات این شعبه حکم مجازات مادر و پسر را تائید کردند.


 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 43 صفحه بعد
پیوندهای روزانه
پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 568
بازدید دیروز : 396
بازدید هفته : 985
بازدید ماه : 964
بازدید کل : 124550
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1


کسب درآمد پاپ آپ
کسب درآمد پاپ آپ