بی بی سی فارسی
خبر سازان
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا
آخرین مطالب
نويسندگان
16 اسفند 1390برچسب:جملات عاشقانه,شعر,محبوب دلها, :: 1:46 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

کاش می شد نرفت،کاش می شد که بمانیم و

بسازیم خانه ای با گل دل.کشور عشـــق کجاست؟

صحبت از رفتن و بیداری نیـــــــست،پای ماندن ســـــنگ

است،کاش می شد که نرفت و زمان را بوســـــید و زمـــــــیـن

را نوشــید،همره باد نبود،آشــــــتی را پیمود.به کجا باید رفــــــت؟

زنــــــــدگی نــــــــــزدیک اســـــــــت

16 اسفند 1390برچسب:جملات عاشقانه,شعر,محبوب دلها, :: 1:42 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

من از خدا خواستم که نغمه های عشق مرا به

گوش تو برساند،تا لبخند مرا هرگز فراموش نکنی

و ببینی که سایه ام دنبالت است،تا هرگز نپنداری که

تنهایی،ولی اکنون تو رفته ای،من هم خواهم رفت.فرق

رفتن تو با من این است که من شاهد رفتـــــــن تو هستم

16 اسفند 1390برچسب:جملات عاشقانه,شعر,محبوب دلها, :: 1:39 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

ای عشق شکسته ایم مَشِکن ما را

این گونه به خــاک ره مـــــیفکن ما را

ما در تو به چشم دوســــتی می بینیم

ای دوســـت مبین به چشم دشمن ما را

16 اسفند 1390برچسب:جملات عاشقانه,شعر,محبوب دلها, :: 1:37 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

سر سبز ترین بودم زردم کردی

تبعیدی فصل شوم و دردم کردی

من چشم چراغ این و آن بودم و تو

انگشت نــــــــــــما و کوچه گردم کردی

 

16 اسفند 1390برچسب:شعر,عاشقانه,جملات عاشقانه,شعر,محبوب دلها, :: 1:35 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر

فراموشم نکن هرگز

همه گاهی

همه جایی

همان گاهی که صبح آهسته در کوبد

همان گاهی که باد یاس

همه امید تو روید

مرا بر خاطرت آور

همان گاهی که دل در سینه می بالد

و یا از درد های سینه می نالد

همان گاهی که بدهد دست تقدیرت

اذیت،ضربه ها،دشنام و تحقیرت

و یا گاهی که آب از چشم می ریزد

غبار دل به سوی آسمان بر می خیزد

مرا بر خاطرت آور...

چو می آید بهار عمر

و سردی های دی بیرون کند از دل همه آرمان

چو می آید زمان عشق

چو می آید ز نو دران قیس و دور فرهادان

زمان ناز لیلی و شیرین ها

زمان ماه و پروین ها...

به یاد آور صدای پستِ من"جانا خداحافظ"

فراموشم مکن هرگز

تو را تا هستم اندر عمر پژمانم

گهی بر خاطرت آور

پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:شعر,بی حرمتی,گلشیفته,فرهانی, :: 1:25 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
شعر درمورد بی حرمتی گلشیفته فرهانی
بدون شرح!

آزاده تر که بود ز زن های این جهان؟
آن کس که کرد پیکر عریان خود عیان؟

گر این بُوَد رهایی انسان که ای گلی!
هر تن فروش گشته رها طبق این گمان

نشنیده ای تو ناله ی مردم ز خاک خود؟
ای گل! تو "مثل مادر"معصوممان بمان

رحمی اگر به پاکی روحت نمیکنی
بر حرمت "به نام پدر" کن تنت نهان

عریانی تو عین اسیری برای توست
آزادی اش برای هوس های هرزه شان

ما را هزار امید به بازیگری چو گل
تو گرم بازی سیه زشت دیگران

ما در سماع ساز تو مدهوش و گشته ای
رقّاصه ای به نغمه ی دشمن در این میان

مال خود تو هست تن و جان تو ولی
ترسم بر او ز سیلی ویران گر خزان

دیدم پس دو دیده ی عصیان گرت که بود
از ترس کودکانه ی تنهاییت نشان

ترسم که نام گل صفتت همچو لکه ای
ممتد شود به ننگ به پیشانی زمان

بودی عزیز بین کسانت چه حیف شد
گشتی عروسک ید پنهان ناکسان
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 43 صفحه بعد
پیوندهای روزانه
پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 347
بازدید هفته : 1214
بازدید ماه : 3760
بازدید کل : 127346
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1


کسب درآمد پاپ آپ
کسب درآمد پاپ آپ