بی بی سی فارسی
خبر سازان
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا
آخرین مطالب
نويسندگان
تمام ذرات ماده داراي شركاي ضد ماده با جرم مشابه اما بار مخالف هستند. در زمان تركيب ماده و ضد ماده، هر دو از بين رفته و مقدار زيادي انرژي خالص توليد مي شود.
 

دانشمندان براي نخستين بار موفق به اندازه گيري يك اتم ساخته شده از ضد ماده شدند.



به گزارش ايسنا اين اندازه گيري نخستين گام براي بررسي دقيق اتم هاي ضد ماده محسوب مي شود كه منجر به رمزگشايي از علت ساخته شدن كيهان از ماده و عدم حضور ضد ماده مي شود.



تمام ذرات ماده داراي شركاي ضد ماده با جرم مشابه اما بار مخالف هستند. در زمان تركيب ماده و ضد ماده، هر دو از بين رفته و مقدار زيادي انرژي خالص توليد مي شود.



دانشمندان معتقدند، در زمان انفجار بزرگ (Big Bang) در 13.7 ميليارد سال قبل كه باعث شكل گيري همه چيز شده است، كيهان از مقدار مساوي ماده و ضد ماده برخوردار بود. اما هنگام برخورد ماده وضد ماده تنها مقدار اندكي ماده باقي مانده است كه باعث ايجاد ستاره ها و كهكشان هاي امروزي شد.



به دام انداختن ضد ماده

محققان آزمايشگاه سرن سوئيس در تحقيق قبلي خود موفق شدند اتم هاي ضد ماده را براي چند دقيقه با استفاده از ميدان هاي مغناطيسي در يك نقطه به دام بياندازند.



اتم ضدهيدروژن شبيه اتم هيدروژن، ساده ترين اتم در بين عناصر است. هيدروژن شامل يك پروتون و يك الكترون است و ضدهيدروژن از يك ضدپروتون و يك پوزيترون تشكيل شده است.



در تحقيق جديد فيزيكدانان دريافتند مي توانند امواج مايكرويو با فركانس خاص را بر روي اتم ضدهيروژن بتابانند كه باعث مي شود ميدان مغناطيسي ذره تغيير كند و تله مغناطيسي كه ضد ماده را بدام انداخته بود ديگر كارايي نداشته باشد.



در اين حالت ضد ماده رها شده و به ديوارهاي محل بدام افتادن كه از ماده تشكيل شده است، برخورد مي كند و اتم ماده و ضد ماده از بين مي روند كه محققان قادرند اين لحظه را شناسايي كنند.



«جفري هانگست» از محققان دانشگاه آرهوس دانمارك و سخنگوي آزمايشگاه ALPHA مركز تحقيقاتي سرن تأكيد مي كند: اين نخستين اندازه گيري ضد ماده در جهان محسوب مي شود كه نشان مي دهد امكان تغيير خواص داخلي ضد اتم با تاباندن امواج مايكرويو وجود دارد.



اين روش نخستين گام در شيوه اندازه گيري دقيق موسوم به اسپكتروسكوپي محسوب مي شود. تنظيم امواج در يك فركانس خاص باعث تحريك پوزيترون در سطح انرژي بالاتر مي شود. هنگام جهش پوزيترون تحريك شده به مدار بالاتر و برخورد با اتم ماده، انرژي اضافي بصورت نور آزاد مي شود كه محققان مي توانند فركانس نوري را محاسبه كنند.



نتايج اين تحقيق در مجله Nature منتشر شده است.

پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:شعر,بی حرمتی,گلشیفته,فرهانی, :: 1:25 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
شعر درمورد بی حرمتی گلشیفته فرهانی
بدون شرح!

آزاده تر که بود ز زن های این جهان؟
آن کس که کرد پیکر عریان خود عیان؟

گر این بُوَد رهایی انسان که ای گلی!
هر تن فروش گشته رها طبق این گمان

نشنیده ای تو ناله ی مردم ز خاک خود؟
ای گل! تو "مثل مادر"معصوممان بمان

رحمی اگر به پاکی روحت نمیکنی
بر حرمت "به نام پدر" کن تنت نهان

عریانی تو عین اسیری برای توست
آزادی اش برای هوس های هرزه شان

ما را هزار امید به بازیگری چو گل
تو گرم بازی سیه زشت دیگران

ما در سماع ساز تو مدهوش و گشته ای
رقّاصه ای به نغمه ی دشمن در این میان

مال خود تو هست تن و جان تو ولی
ترسم بر او ز سیلی ویران گر خزان

دیدم پس دو دیده ی عصیان گرت که بود
از ترس کودکانه ی تنهاییت نشان

ترسم که نام گل صفتت همچو لکه ای
ممتد شود به ننگ به پیشانی زمان

بودی عزیز بین کسانت چه حیف شد
گشتی عروسک ید پنهان ناکسان
چارلیز ترون
این برای من بزرگترین جایزه بود زیرا شوخی همیشگی من و سایر همکارانم این است که فقط فیلم های گریه دار و ناراحت کننده به من پیشنهاد می شود. بنابراین....
                                                         

چارلیز ترون از اینکه نامزد دریافت جایزه اسکار ۲۰۱۲ نشد ، اصلا" ناراحت نیست.


انتظار می رفت که این ستاره متولد آفریقای جنوبی بخاطر بازی در فیلم "بزرگسالان جوان" به عنوان یکی از نامزدهای دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش زن اسکار انتخاب شود اما در کمال تعجب نام او در لیست اسامی نامزدهای اسکار حضور نداشت.


اما چارلیز تاکید کرد که اصلا" از این موضوع ناراحت نیست زیرا هدایای بسیار بزرگتر و ارزشمندتری بخاطر بازی در این نقش دریافت کرده است.



او می گوید: "خیلی احمقانه است که من بخاطر نامزد نشدن برای این جایزه ناراحت شوم زیرا من بخاطر بازی در این فیلم برخی از بهترین نقدها و تحسینهای زندگی حرفه ای ام را دریافت کرده ام و مردم از این فیلم و نقشی که من در آن بازی کرده ام خیلی خوششان آمد و استقبال بسیار خوبی کردند."


"این برای من بزرگترین جایزه بود زیرا شوخی همیشگی من و سایر همکارانم این است که فقط فیلم های گریه دار و ناراحت کننده به من پیشنهاد می شود. بنابراین بازی کردن در فیلمی متفاوت مثل "بزرگسالان جوان" برایم خیلی جالب و خوب بود و مشاهده استقبال بسیار خوب مردم از این فیلم به اندازه جایزه اسکار برای من ارزش داشت."


پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:مجموعه,رازهای یك خانه, :: 1:15 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
رازهای یک خانه
اكنون هر قسمت‌ عنوان ویژه‌ای دارد كه با قصه خود مرتبط است. مثلا یكی از قسمت‌ها خوشی‌ها و حسرت‌ها نام داشت و تاویل روان‌شناختی از یك تجربه عاطفی بین زن و شوهری را به تصویر می‌كشید....
                                           
انسان‌های مدرن با قصه‌های قدیمی
در حالی سریال «در پناه تو» از شبكه 2 سیما بازپخش می‌شود كه مجموعه تازه حمید لبخنده به نام «رازهای یك خانه» از شبكه 4 در یك بی‌خبری و چراغ خاموش رسانه‌ای روی آنتن رفته است. البته پخش هفتگی این مجموعه آن هم در ساعت یازده و اندی در پنجشنبه‌شب، در مهجور ماندن این مجموعه بی‌تاثیر نبوده است. رقابت سریال‌های 2 شبكه یك و 3 و پخش هر شبی آنها مجالی برای مجموعه‌های نمایشی دیگر نمی‌گذارد؛ آن هم از شبكه 4 كه یا سریالی پخش نمی‌كند یا تولیدات آن متاثر از مخاطبان نخبه‌ا‌ش ساختاری متفاوت دارد. این ساختار متفاوت را از همان شمایل ظاهری راز‌های یك خانه می‌توان تشخیص داد. این مجموعه واجد ساختاری اپیزودیك است كه قصه‌های متفاوتی را در مكانی مشترك روایت می‌كند.

ماهیت اصلی فیلمنامه، داستان یك عمارت قدیمی است كه در هر اپیزود، اتفاقاتی برای شخصیت‌های آن رقم می‌خورد. درحقیقت فیلمنامه بر مبنای لوكیشن نوشته شده است. ابتدا قرار بود داستان این‌گونه باشد كه درهر اپیزود، نامه‌ای به در خانه برسد و برای اهالی آن خانه، حوادثی پیش آید و بر این اساس نام آن «نامه‌ها» بود كه به «رازهای یك خانه» تغییر یافت. اما اكنون هر قسمت‌ عنوان ویژه‌ای دارد كه با قصه خود مرتبط است. مثلا یكی از قسمت‌ها خوشی‌ها و حسرت‌ها نام داشت و تاویل روان‌شناختی از یك تجربه عاطفی بین زن و شوهری را به تصویر می‌كشید یا اولین قسمت از این سریال به نام «یاد باد» كه داستان یك ملاقات بود.
سال‌ها پس از جنگ، 2 برادر به دیدار هم می‌روند و گذشته خود را مرور می‌كنند. حافظ، برادر كوچك‌تر برای گذراندن طرح پزشكی به منطقه جنگی اعزام می‌شود و دیری نمی‌گذرد كه خودخواسته به خط مقدم جبهه راه می‌یابد. حبیب، برادر بزرگ‌تر با رفتن حافظ به خط مقدم موافق نیست. او معتقد است كه حضور پزشك در پشت جبهه كارسازتر است تا زیر گلوله و آتش. حافظ اما چنین فكر نمی‌كند. بستر نمایشی این اپیزود وام‌گرفته از تعزیه است كه در آن نوع اجرا و شكل فاصله‌گذاری حفظ شده است.

رازهای یك خانه در 30 قسمت 45 دقیقه‌ای توسط نویسندگان مختلفی همچون نادر برهانی مرنــد، محمد یاراحمدی، زهرا رفیعی گیلوایی، آرش پارساخو و... نوشته شده و اصغر عبداللهی آنها را بازنویسی كرده است. خانه مادری، مهمانی شام و شب رغائب عنوان برخی قسمت‌های این مجموعه هستند. با این‌كه به خاطر اپیزودیك بودن این سریال از تعداد زیادی بازیگر استفاده شده كه 40 بازیگر اصلی داشته و ظاهرا با بازیگران فرعی این تعداد به 100 نفر می‌رسد، اما لبخنده از بازیگران چهره و خیلی مشهور استفاده نكرده است و مبنای كار خود را بیشتر بر خود فیلمنامه و قصه‌ها قرار داده است.از این حیث می‌توان آن را با سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد مقایسه كرد.
با این‌كه جنس و ماهیت قصه‌ها و فضاسازی و طراحی صحنه آن بیشتر به تله‌تئاتر نزدیك است و عمارت قدیمی آن به خلق چنین فضایی كمك كرده اما روایت قصه‌ها لحنی رئالیستی داشته و به واقعیت‌های زندگی نزدیك است. اساسا تجربه‌های زیسته واقعی و مناسبات آدم‌ها در این تجربه دستمایه قصه پردازی در این مجموعه قرار گرفته است.

یكی از امتیازات این مجموعه، روایت دیالوگ‌هاست كه خیلی واقعی و شبیه روایت زندگی عادی است و تلاش شده از غلوگویی گفتاری در بطن كار جلوگیری شود.
در واقع اجزاء و عناصر درام در نسبت با همان نگاه واقعگرایانه كارگردان به قصه و شخصیت هایش به یك هماهنگی لازم رسیده‌اند، هرچند یك كندی و رخوتی در ریتم قصه دیده می‌شود كه با توجه به مخاطب شناسی شبكه 4 به نظر می‌رسد نقطه ضعفی به حساب نیاید. مخاطبان شبكه 4 با تله‌تئاتر آشنا هستند، ولی شاید كمتر با مجموعه‌های نمایشی مواجه شده باشند. مجموعه رازهای یك خانه از فضای استودیو خارج و به صورت تك دوربین ضبط می‌شود. با این حال فضای كلی سریال و ساختار و فرم روایی آن به سریال‌های شبكه‌های دیگر شباهت كمتری دارد و لوكیشن‌های كم و حجم زیاد فضاهای داخلی به این تمایز دامن زده است.

ابتدا تصویربرداری در باغی حوالی امامزاده صالح تجریش انجام می‌شد و مدتی است تصویربرداری به مكانی به نام باغ زاویه رفته است كه بسیاری از قصه‌ها در آن شكل می‌گیرد و باعث تنوع مكان و زمان می‌شود.
روایت داستان‌هایی كه برای این مجموعه در نظر گرفته شده، تلفیقی از داستان‌های امروزی و آثار برجسته جهان از جمله چخوف است كه این مساله بسیار به جذابیت كار می‌افزاید. به عبارت دیگر، الهام گرفتن ازادبیات كهن و آمیختن آن با فضاهای زندگی مدرن و دغدغه‌های آدم‌های امروزی، این سریال را در فضایی میان سینما و تئاتر قرار داده است كه تماشای آن آرامشی لذت بخش دارد. در واقع یك نوع بازسازی و بومی كردن ادبیات جهان را می‌توان در این مجموعه ردیابی كرد. واقعیت این است كه مجموعه به‌گونه‌ای متفاوت، فضای همیشگی و تكراری تله‌تئاتر‌های ساخته شده طی این سال‌ها را در هم شكسته و فضای استودیویی این‌گونه كارها را این بار در فضایی كاملا متفاوت در یك لوكیشن باورپذیرتر قرار داده است. فریبرز قربان‌زاده طراح صحنه و لباس سریال نیز همین نظر را دارد و معتقد است: شاید لوكیشن‌های یكسان در ظاهر بی‌شباهت به یك تله‌تئاتر نباشد، اما به نظر من این هنر كارگردان است كه بتواند چند قسمت را در یك محل ثابت به‌گونه‌ای كارگردانی كند كه در هر قسمت آن، جذابیت‌های خاصی برای مخاطب داشته باشد.

البته باید این را هم اضافه كرد كه این بدان معنی نیست كه مخاطب تصویری تصنعی از این المان‌ها داشته باشد. آنچه فراتر از فرم‌های ظاهری می‌تواند مخاطب خاص این مجموعه را با خود همراه كند تلاش كارگردان برای وارد شدن به دنیای درونی و ذهنی و بازنمایی لایه‌های باطنی روح آدمی و آن چیزی است كه در درون اتفاق می‌افتد و مظاهر بیرونی آن به شكلی نمادین نشانه‌شناسی می‌شود.
شخصیت‌هایی كه هر كدام رازی را با خود همراه دارند و در مكاشفه دراماتیك مخاطب را با پیچیدگی دنیای درونی خود همراه و سهیم می‌كنند. راز‌های یك خانه روایت انسان‌های مدرن با لحن و ادبیاتی قدیمی است كه در بدترین زمان ممكن پخش می‌شود.
 
جنیفر لوپز
این زوج در یک برنامه تلویزیونی با نام "زنده باد برنده" همکاری می کنند و اگرچه این دو خواننده مشهور هالیوود مدتی است که از هم جدا شده اند و بزودی...
                                                         
از نظر جنیفر لوپز، کار کردن با همسر سابق عجیب و غریبش، مارک آنتونی، خیلی جالب و هیجان انگیز است.

این زوج در یک برنامه تلویزیونی با نام "زنده باد برنده" همکاری می کنند و اگرچه این دو خواننده مشهور هالیوود مدتی است که از هم جدا شده اند و بزودی طلاق آنها رسمی خواهد شد ، اما جنیفر هنوز هم از کارکردن با مارک لذت می برد .

وقتی مجری برنامه "برنامه شبانگاهی" از جنیفر سئوال کرد که کارکردن با مارک چگونه است، او پاسخ داد: "راستش را بخواهید خیلی جالب و خوب است زیرا هردوی ما خیلی خوب یکدیگر را می شناسیم و به همین دلیل خیلی خوب با هم کار می کنیم."
جنیفر لوپز که از مارک، دو فرزند دوقلو با نامهای مکس و امی دارد، اخیرا" فاش کرد که بین او و همسر سابقش "عشق واقعی" وجود داشت زیرا این دو هنرمند قبل از اینکه با یکدیگر ازدواج کنند مدتها با هم دوست بودند.
او گفت: "عشق بین ما واقعی بود. من و مارک قبل از اینکه با یکدیگر ازدواج کنیم مدتها با هم دوست بودیم. ما سالها با یکدیگر دوست بودیم و همیشه علاقه بسیار زیادی به یکدیگر داشتیم."
"ما دو فرزند داریم، پس مسلم است که امکان ندارد ارتباط ما کاملا" قطع شود و با یکدیگر هیچ تماسی نداشته باشیم . او همیشه در زندگی من باقی خواهد ماند."
نگاهی به مجموعه داستان «رویای مادرم» نوشته آلیس مونرو، ترجمه ترانه علیدوستی
«دنی ال مناکر» ویراستار آثار آلیس مونرو در نیویورکر درباره آثار او می‎نویسد: «خواندنِ داستانِ نویسنده ‌ای مثل آلیس مونرو یعنی درک شدن؛ و درک شدن، یعنی اجتماعی شدن»....

زبان ِ رویای مادرم
نقدهای تحلیلی و تطبیقی، بر خلاف نقد زبانشناسی، موضوعاتی را بررسی می‎کنند که از پیش تعیین شده، و از دیدگاه‎های گوناگون قابل مطالعه است، از این روست که بر این باورم در نقد داستانِ امروز بیشتر از هر زاویه‎ای الزام است، نقد زبانشناسانه صورت بپذیرد.

از این منظر بسیار مهم می‎نمایاند که در زبان‌شناسی موضوع بر دیدگاه تقدم ندارد، بلکه درست برعکس، این دیدگاه است که در ابتدا باید مشخص شده و سپس به موضوعی پرداخته شود. وانگهی هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند از پیش مشخص کند کدام دیدگاه یا روش بررسی و نقد بر دیگری مقدم است. به همین روی متن پیش‌رو می‎کوشد، مجموعه داستانِ «رویای مادرم» اثر «آلیس مونرو» که به‌تازگی با ترجمه «ترانه علیدوستی» توسط نشر مرکز به بازار آمده براساس گزاره‎های نقد زبانشناسانه در خلل متن حول محور دو موضوعِ «جایگاه زبانی مجموعه در مقام قوه نطق» و «جایگاه زبانی مجموعه در مقام نشانه‌شناسی» را مورد بررسی قرار دهد.

«دنی ال مناکر» ویراستار آثار آلیس مونرو در نیویورکر درباره آثار او می‎نویسد: «خواندنِ داستانِ نویسنده ‌ای مثل آلیس مونرو یعنی درک شدن؛ و درک شدن، یعنی اجتماعی شدن» از همین دیدمان وقتی به رفتار واژگانِ داستانیِ آلیس مونرو و شکل‌گیری مدارِ گفتاری‌اش در مجموعه داستان «رویای مادرم» توجه می‎نماییم به ادراک فیزیکی محض، تطبیق این ادراک با تصورِ تصاویرِ نمایان و پنهانِ شخصیت‎ها و فضاسازی‌هایی می‎رسیم که از حیث زبانی دارای دو جایگاه اصلی‎ است، که زبانِ داستانی را از گفتارِ داستانی‎اش متمایز ساخته.

الف) اجتماعی بودن زبان داستانی و فردی بودن زبانِ گفتاری.
ب) بنیادی بودن زبان داستانی و اتفاقی بودن زبانِ گفتاری.

از این منظر در تمام این مجموعه زبان داستانی عملکرد شخص گوینده نیست، بلکه گویی محصولی است که با هر روایت آمیخته به تصویر، به‌صورتی منفعل در حس‎های متفاوت اتفاق می‎افتد.و گفتار داستانی مجموعه، برخلاف زبان آن، رفتاری فردی است؛ که نویسنده با توسل به زبان روانی و زمان روانی، مجموعه رمزهای داستانی را برای بیان افکار شخصی خود به کار برده است. با این همه باید بی‌رحمانه صادق بود که زبان داستانی «رویای مادرم» زبانی ا‎ست کاملا مشخص که در مجموعه نامتجانس و شوریده قوه نطق نویسنده‌اش قرار گرفته است، مسئله‎ای که نشانه‎های زبانی داستان‎های مجموعه را بیشتر به جنبه‎های روانی سوق داده است که البته از نمایه‎های روان‌پریشی زبانی و شخصیتی آنچنان حادی پیروی نمی‌کند که بنابراین مورد می‎توان جنبه‎های روانی این مجموعه را موفق دانست. علاوه بر این‎ها نشانه‎های زبانی آلیس مونرو در این مجموعه داستانش بسیار عینی‌اند تا آنجا که نوشتار توانسته این نشانه‎ها را به شکل تصویرهای داستانی قرار دادی ثبت کند.

در «رویای مادرم» نشانه، معنا و صورت زبان، چونان یک فرآیند است، این دیدگاه اگر چه بسیاری از موارد داستان‎های اثر موردنظر را قابل انتقاد می‎کند؛ چراکه متضمن نوعی تصورِ از پیش موجود در پس واژه‎های آن است؛ اما می‎تواند با مشخص ساختن این امر که واحد زبانی پدیده‎ای دوگانه است و از تلفیق دو موضوع متفاوت بنیاد یافته است، ما را به حقیقتِ داستانی، مجموعه پنج داستان کوتاهی نزدیک سازد که مشخصه‎های روانشناختی، تصورات حسی، زبانی و تخیلی آن از ماهیتی تجربی برخوردارند.

در این کتاب که به خوبی هم به فارسی در آمده، رابطه دال و مدلولی اختیاری‎ است و نشانه‎های زبانی داستان‎های مجموعه از ماهیتی اختیاری برخوردارند. این نکته به آن معناست که هیچ رابطه درونی خاصی زبان، گفتار، حس، نشانه‌ها، زمان و شخصیت‎های داستان «نفرت، دوستی، خواستگاری، عشق و ازدواج» را به «کوئینی» یا «تیر و ستون» پیوند نمی‌دهد، بی‌تردید تفاوت میان نشانه‎ها و وجود نشانه‎های زبانی گوناگون موید این ادعاست. آلیس مونرو نویسنده هشتاد و یک ساله کانادایی در مجموعه «رویای مادرم» شیوه بیانی خاص دیگری نیز دارد که با نشانه شناسی آثارش مطرح می‎گردد، و آن شیوه بیان عاطفی اثر است. عبارت‎های ندایی، در ارتباط نزدیک با نام آواها قرار دارند که نوعی بیان عاطفی زودگذر از محتوای نشانه‎ای را القا می‎کنند. در این عبارت‎ها شیوه عاطفی و نام آواهای داستان، صورت فضایی مجموعه را اشغال نموده‌اند. از این منظر ماهیت نشانه‎ها در حس آمیزی، تصویر پردازی، اندیشه و زبان، ماهیتی غیرخطی ا‎ست که تمامی عملکرد زبان داستانی با همین اصل ارتباط دارند. که در این میان صورت‎های حسی در تقابل با صورت‎های تخیلی قرار دارد و همین موضوع باعث شده است صورت‎های نشانه‎ای به ابعاد گوناگونی طبقه‌بندی شوند. برای مثال اگر بر واژگان و فضای نشانه‎ای داستانِ «صورت» تکیه کنیم، به نظر می‎رسد که نویسنده عناصر نشانه‎ای مختلفی را در یک نقطه انباشته است، چنین موضوعی رویکرد نشانه‎ای داستان را رویکردی تردیدپذیر کرده است.

در پایان باید نوشت که «رویای مادرم» کوشیده، عدم قطعیت زیبایی شناسانه خود را به تصویر بکشد، و همچنین در آفرینش‎های خود به‌وسیله خیالی اندیشمند که گویا دچار یأس فلسفی است، خود را به فرآیندی ادواری به حقیقت هیچ انگاری برساند که معتقد است هیچ حقیقت دیگری وجود ندارد، از نگاهی دیگر میل بی‎شفقت به درون کاوی خویش، در این مجموعه که در عین حال طنین اعتماد به نفس و شک دردناک نسبت به خویش را هم دارد، بسیار به چشم می‎خورد، شبیه یک آسمان خراش است که با اعتماد به نفس ادعا می‎کند: که به من نگاه کن من پخته‌ترین داستانی هستم که نوشته شده است.
 
پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:گلایه‌,سحر قریشی,فیلم,تازه‌, :: 1:10 بعد از ظهر :: نويسنده : سحر
سحر قریشی
جالب است که به شما بگویم فیلم «دوباره با هم» حتی منشی صحنه نداشت. منشی صحنه‌ای که اسمش در تیتراژ خورده است فقط سه چهار روز سر صحنه بود و....
                                                         
جالب است که به شما بگویم فیلم «دوباره با هم» حتی منشی صحنه نداشت. منشی صحنه‌ای که اسمش در تیتراژ خورده است فقط سه چهار روز سر صحنه بود و بنا به دلایلی بیرونش کردند. منشی صحنه نداشتیم، طراح و دستیار لباس نداشتیم. هماهنگی این عوامل جزو وظایف یک تهیه‌کننده است اما چرا این اتفاق افتاد؟!

آذین آقاجانی سحر قریشی با سریال دلنوازان به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده به چهره مطرح و شناخته‌شده‌ای تبدیل شد و پس از آن بیشتر در فیلم‌ها و کارهای سینمایی ظاهر شد. وی در جشنواره سی‌ام فجر با کارهایی چون گشت ارشاد، دوباره باهم، اکباتان و... حضور دارد. او برایمان از دنیای بازیگری گفت.

خانم قریشی در مجموع، شما امسال جزو بازیگران پرکار سینما بودید. از کیفیت کارهایتان بگویید و سال کاری پررونقی که پشت سر گذاشتید.
واقعیت این است که هنوز همه کارها را ندیده‌ایم ولی از نظر کیفی ، متأسفانه یکی از فیلمنامه‌هایی که زمانی که فقط فیلمنامه را خواندم، قرارداد بستم و فکر می‌کردم که فیلم خوبی شود فیلم «دوباره با هم» بود. بسیار متأسفم به نظر من یک پروژه زمانی جمع می‌شود که همه عوامل در کنار هم و درست به وظیفه‌شان عمل کنند.
این که یک نفر بیاید و حضورش به گونه‌ای باشد که به وظیفه‌اش عمل نکند و مسئولیتش گردن چند نفر دیگر که اصلاً تخصص در آن زمینه ندارند بیفتد کیفیت کار را کاهش می‌دهد. جالب است که به شما بگویم این کار حتی منشی صحنه نداشت.
منشی صحنه‌ای که اسمش در تیتراژ خورده است فقط سه چهار روز سر صحنه بود و بنا به دلایلی بیرونش کردند. ما تهران کار می‌کردیم؛ از تهران که وارد قشم شدیم منشی صحنه نداشتیم، طراح و دستیار لباس نداشتیم.هماهنگی این عوامل جزو وظایف یک تهیه‌کننده است اما چرا این اتفاق افتاد؟!
چون تهیه‌کننده خودش دغدغه‌های دکوپاژ داشت. چون اسماً تهیه‌کننده بودند ولی رسماً کارگردانی می‌کردند و من متعجب شدم بابت این که در این نشست کارگردان حضور نداشت.

تعهد کاری به کنار؛ حداقل برای حفظ شأن کاری خودتان هم نمی‌توانستید کار را رها کنید؟
چرا، درست است. من خودم شخصاً بارها این صحبت را با کارگردان و تهیه‌کننده کار که آقای جمشید حیدری بودند، داشتم و بارها به ایشان گفتم که دیگر نمی‌توانم این فضا را تحمل کنم چرا که کار زخمی شده بود.درست است که پروژه خوبی نبود، ولی ما مجبور بودیم که ادامه دهیم و کار را جمع کنیم.
منتهی هنگامی که ما نصف کار را تهران گرفتیم آن را زخمی کردیم از نظر رفتار حرفه‌ای شما درست می گویید، یعنی ما می‌توانستیم کار را رها کنیم و پروژه بخوابد، ولی از لحاظ حرفه‌ای‌تر، از این نظر که خدا را هم در نظر بگیریم و خودخواهی نکنیم تصمیم گرفتیم که بمانیم و کار را جمع کنیم.

شما با تلویزیون شروع کردید ولی رویکردتان سینمایی‌تر دارد می‌شود.پیشنهادهایی که در سینما دارید بهتر است یا این که خودتان در حال حاضر سینما را ترجیح می‌دهید.
واقعیت این است که در حال حاضر پیشنهاد سینمایی من بسیار بیشتر از تلویزیون است و این که ترجیحاً مدیوم سینما را بیشتر دوست دارم، با این که هنوز هم به تلویزیون وفادارم و دوست دارم حضور دوباره‌ای داشته باشم اما با شرایطی مثل یلدای دلنوازان.

نقش‌هایی که در پروسه کاری چند فیلم این جشنواره انتخاب کرده‌اید براساس چه معیارهایی بوده است؟
اصلاً کاری با این نداشتم که نقش اول باشم یا نه؛ دوست داشتم جنسی از بازی‌هایی را تجربه کنم که شبیه کارهای دیگرم نباشد و فکر می‌کنم این اتفاق افتاد.
پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:گوگل,جهان, :: 12:57 قبل از ظهر :: نويسنده : سحر
گوگل می‌خواهد مشکلات جهان را حل کند
گوگل سایتی را راه‌اندازی کرد به امید آن که از طریق بحث و گفت‌وگوی اندیشمندان و پژوهشگران بتوان مشکلات جهان را حل کرد.

خبر آنلاین:چند روز قبل مجریان پروژه solve for X به میزبانی مدیرعامل گوگل یعنی اریک اشمیت، جلسه‌ای برگزار کردند و در آن موضوعات متفاوتی بیان شد. حالا گوگل با راه‌اندازی www.wesolveforx.com/ محتوای بعضی از مذاکرات را به صورت آنلاین در این سایت منتشر کرده است.

 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
پیوندهای روزانه
پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 230
بازدید دیروز : 491
بازدید هفته : 1074
بازدید ماه : 3620
بازدید کل : 127206
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1


کسب درآمد پاپ آپ
کسب درآمد پاپ آپ